من از خدا یه دوچرخه خواستماما فهمیدم خدا اینجوری کار نمیکنهپس یه دوچرخه دزدیدمو ازش خواستم که منو ببخشه👤آل پاچینو
قسمت چهارم
..*~~~~~~~*..
نوای یا زینب گویان مداح از پنجره به گوش می رسد
هیچ فکرش را نمی کردم، امسال اینگونه در عزای برادرت
پنجره را می گشایم
چشمم به تک مداح وسط محل می افتد که جانانه صدایت میزند.
تا شفای مریضا رو که ازت خواست. اشک مردمان در اطراف در آمد. منم دلم سوخت.
آخه چرا باید اینگونه باشد.
تو پرستار بودی، پرستار یتیمان کربلا.
دیدی چقدر سختی کشیدی؟
بی بی، الان هم پرستاران ما خسته اند
فقط نمی خواهند بشکنند که مردم را نا امید کنند.
حسین که گفته کشتی نجاته.
تو پیش برادر ضمانت ما گناه کاران باش.
نگزار امیدمان نا امید شود.
همان گونه که امید رقیه را نا امید نکردی
همان گونه که امید برادرت را نا امید نکردی
همان گونه که امید زنان عاشورا را نا امید نکردی
بی بی جانم، نا امیدمان نکن
o*o*o*o*o*o*o*o
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
به نام خالق یکتا
^^^^^*^^^^^
سلام سلام و سلام بر همه بر کل جهان
اسلام علیک یا علی بن موسی الرضا
سلام اقا جان
اقا امشب شب تولدتونه
تولد باسعادتتون مبارک
*!^^!^^^^!^^!*
می خوام الان یه ذره گذشته هارو مرور کنم
وقتی بچه بودیم تو حرمت بزرگ شدیم
دستبند سبزمونو به پنجره فولادت گره میزدیمو خواسته هامونو می گفتیم
و شما اجابت می کردی
یه ذره بزرگ تر شدیم با مشکلات اشنا شدیم
خلاصه همه می گفتن پدر و مادر و فامیلا میگفتن اقا امام رضا رو واسته کن حاجتتو بگیر
اقا شما و خدا بد عادتمون کردید هر مشکلی پیش اومد سرمونو به سمتتون چرخوندیم
و شما هم از کرمتون حاجت روامون کردید
ولی موقع خوشی ما بی وفا ها یادی ازتون نکردیم
و فقط موقع سختی یادتون افتادیم
اما شما بازم واسطه میشدید برامون و از خدا برامون حاجت می گرفتید
اشتباه بعدی مون این بود که فقط یاد خودمون بودیمو دیگران تو دعاهامون شریک نمی کردیم
اما شما بازم
واقعا به اینجا میرسم خیلی شرمنده میشم
اسفند ماه ۹۸رسید خیابان عوض اینکه پر به شه از دستفروشا و همه با خرید کردن به استقبال بهار برن
خلوت خلوت شده بود همه جا به جای اینکه بوی شروع زندگی بده
......
بوی مرگ میدادچون کرونا اومده بود
بهار بدون عید اومد و رفت
و تولد فرزندت اقا مهدی خیلی غریبانه برگزار شد
اما حالاتولد خودت اقا
اقا امام رضا عزیز که به ایران ما اومد
اقا دل همه برای گنبد طلایی ات کبوترهای حرمت
خیلی تنگ شده
اقا نزار روز تولدت ناامید بریم
اقا بیا و واسطه شو برامون
برای ما بنده های خطاکار
بر ای ما رو سیاه ها
اقا گناه زیاد کردیم
اما کرمت از گناهان ما خیلی بیشتره
اقا برای کل دنیا واسطه شو
اقا کرونا رو ازبین ببر تا بیایم پابوست همه میایم تو بطلب ما
تو به یک اشاره از ما به سر دویدن
این بیت همیشه ماردم میگه که الان مصداق حال ماست
اقا الان می خوام برای همه دعا کنم
*@@*******@@*
اقا همه چشمشون به بزرگیته
اقا همه مریض ها رو شفا بده
اقا سایه هیچ پدر و مادری رو از سر هیچ خانواده ای کم نکن
اقا هر کی بچه می خواد بهش عنایت کن
همه رو به موفقیت برسون
ظهور اقا مهدی را نزدیک برگردان
به همه دلی خوش، لبی خندان و جیبی پر پول بده
همه رو به راه راست هدایت کن
و مراقب تمامی بنده هات و ادمیان باش
و به خدا بگو : مادستمون به اسمونت نمی رسه ولی تو که دستت به زمین می رسه دستمونو محکم نگه دار
اقا واسطه شو برای همه و حاجت هامونوبگیر
ممنون
*♥♥♥♥*♥♥♥♥*
بچه ها من دیگه دعایی یادم نمی یاد هرکی هر دعایی داره یه کامنت بزاره و دعا های این پستو کامل کن
@~@~@~@~@~@
از طرف بنده گنهکار و سمج شما
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
بچه که بودم
آنقدر از خدا می ترسیدم
که بعد از هربار شیطنت ، کابوس می دیدم
می ترسیدم به آسمان نگاه کنم
من حتی ناراحت می شدم که می گفتند خدا همه جا هست
با خودم می گفتم
یک نفر چطور می تواند تمام جاهای دنیا کشیک بدهد و تا کسی کارهایِ بدی کرد ، او را بردارد ببرد جهنم؟
من حتی وقتی می گفتند ؛ خداپشت و پناهت ، در دلم می گفتم کاش اینطور نباشد
می دانید؟
چون خدایی که در ذهنم ساخته بودند ، مهربان نبود
فقط خدایِ آدمهایِ خوب بود و برای منی که کودک بودم و شیطنت هایم را هم گناه می دیدم ، خدایِ ترسناکی بود
اما من ، کودکم را از خدا نخواهم ترساند
به او می گویم
خدا بخشنده است
اگر خطایی کرد می گویم ؛ خدا بخشیده اما من نمی بخشم
تا بداند خدا از پدر و مادرش هم مهربان تر است
من به کودکم خواهم گفت خدا ، خدایِ آدم های بد هم هست ، تا با کوچکترین گناهی ، از خوب بودنش نا امید نشود
می گویم خدا همه جا هست تا کمکش کند ، تا اگر در مشکلی گرفتار شد ، نجاتش دهد ...
من خشم و بی کفایتیِ خودم را گردنِ خدا نخواهم انداخت
من برایش از جهنم نخواهم گفت
اجازه می دهم بدونِ ترس از تنبیه و عقوبت ، خوب باشد
و می دانم که این خوب بودن ارزش دارد
من نمی گذارم خدایِ کودکم خدایِ ترسناکی باشد
کاش همه این را می فهمیدیم
باورکنید خدا مهربان تر از تصوراتِ ماست
اگر باور نکرده اید
لطفاً در مقابلِ کودکان سکوت کنید
خدا
ترسناک
نیست
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
معنی خنگول = به کسی گفته میشود که قلبی پاک و بی گناه دارد
آدم فروش نیست , نا رفیق نیست ؛ از پشت خنجر نمیزنه ، مهربان است
به سلامتیــــــــــــه همه ی خنگــــــولای ❤❤ خنگولستان ❤❤
بد اخلاق بودن بد نیس
ولی اینکه اخلاق خوبتو واسه
یه مشت بی لیاقت رو کنی غلط اضافسر
📽ممنوعه
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
میدونی تو این شهر چقدر دختر هست که آرزوشونه جای تو باشن؟
از شرافت، فقط "شَرّ و آفَتِش" به ما رسید
📽 هیولا
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
ای کاش وقت داشتيم
تا اينا رو دفنشون میکرديم
جوزی (کلينت ايستوود) : گور باباشون
لاشخورها هم گناه دارن
همش که نبايد کرمها غذا بخورند
🎥 The Outlaw Josey Wales
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
اون یه خانوم یا یه خانه بدوش _ فاحشه ؟
نمیدونم بهش توهین کن
اگر ولگرد و فاحشه باشه عصبانی میشه، ولی اگه خانم باشه، میخنده
🎥 Vivre Sa Vie
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
من واسه خوب بودن وقت ندارم
باید دنیارو تغییر بدم
🎥 Steve Jobs
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
تو سن من
شمع ها بیشتر از کیک خرج برمیدارن
🎥 Mr. Nobody
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
با کمال احترام اگه وکیلی و پول درست حسابی به جیب نزدی، کارت رو بلد نیستی
🎥 Better Call Saul
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
وانمود کردن به دوست داشتن کسی که دوستش نداری از وانمود کردن به دوست نداشتن کسی که دوستش داری سخت تره
🎥 The Lobster
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
مایک : میدونی یک پلیس بیشتر از همه از چی میترسه؟ بیشتر از تیر خوردن، بیشتر از هر چیزی، زندان ... زندانی شدن در کنار اونایی که خودش انداخته اون تو
🎥 Better Call Saul
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
من آدم متمدنی هستم
پس این تمدنت رو جمع کن و گورتو از اینجا گم کن
🎥 Deadwood
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
هاردی: استن پدرت چیکاره بوده؟
لورل: تو کار چوب بوده. البته به صورت محدود
هاردی: یعنی چیکار میکرده؟
لورل: خلال دندون میفروخته
🎥 One Good Turn
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
اگه سیم لخت باشه چی میشه؟
پاتریک: من سال هاست بیدارمیشم، میخورم، میخوابم؛ حس میکنم به استراحت نیاز دارم
📽 باب اسفنجی
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
🖇
یا زیاد بخوانید یا اصلا نخوانید
کسانی که چند کتاب محدود خواندهاند به متوهمترین و خطرناکترین انسانها تبدیل میشوند، زیرا تعصب شدیدی روی دانش اندکشان پیدا میکنند
🕴کارل سیگن
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
عکس دیگه ای از ایشون در دست نیس
😉😉
یه نکته؛
مردم ما مقاومت شدیدی نسبت به فهمیدن دارن
پس خودتو برا نفهمی یه عده خسته نکن
شاد باش
🕴امیر ستار آریا فر
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
(همینطور که میبینن؛ شیخهن اندر مطبخ به سر میبرد، میگن حتی اونجا می خوابه، چایلد لِیبِر کی بودی تو؟😉)
مَ هم دلمممم برات یه عالمه تنگ شده بود
ولی خب این دوره امتحانا، درس و مشقات رو اولویتشونو ببر بالا تر
ما هم اینجا هستیم همیشه پیشتیم و فاصلمون بات
فاصلته تا گوشیت
🕴حسین پیرزاد روزبهانی
منت دار حضورتونم🖤
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
**♥** دلاتون شاد و لباتون خندون *ghalb_sorati*
شیخ المریض (عن النگ نگ عنهو ) را روایت کنند که صبحی به وادی وارد گشتی من باب هیز بازی
اندر پس دیواری چشمان هیزش به کسی اوفتاد که سیاه چادری بر خویش پیچیده همی بودی و بر سر نیز روبند و پوز بن همی زدی
لیک چشمانش هویدا بودی و ان دو چشم خونبار باعث شدی شیخ منقلب گردد و شیدا گردد و عاشق گردد
پس شیخ از پس آن مشکوک روان گشتی و بانگ بربداشتی که
آی خره من تو رو میخوام
بخوای نخوای من تو رو میخوام
و پای کوبان و جفتک زنان در پی معشوق روان گشتی و خدایش لعنت کناد
چو آن مشکوک حرکات شیخ نظاره کردی دوان بگشتی و شیخ نیز
پس مشکوک به بیغوله ای شدی تا مگر رها گرد زه تعقیب شیخ
و شیخ چو بیغوله بدیدی سر به گریبان بردی و افکاری بر وی برفتی شیطانی و بلکم خاکبرسری
مشکوک چو این بدیدی سخت برآشفتی
پس سیاه چادر به گوشه ای انداختی و از پر شالش دشنه ای همی کشیدی و به حلقوم شیخ همیگذاشتی
شیخنا چو این دیدی
چشمانش زه حدقه بیرون بجستی
که آن لعبت تیزپای دزدی ببودی شب رو
که فارغ زه طراریِ شبانه به سرای همی رفتی
پس شیخ ملتمسانه به وی گفتی
من گناه داشته بیدوم
بچه بیدوم خر بیدوم
و قس علی هذا
تا مگر مشکوک
از خونش درگذرد
^^^^^*^^^^^
^^^^^*^^^^^
پس شیخ رها شدی و به سرای همی برفتی و تا چهل روز خارج نگشتی تا آبها زه اسیاب افتد و آن رخداد فراموشش گردد و خدایش نیامرزاد
^^^^^*^^^^^
آدمها اگه مرام داشتن گناه نمیکردن
🎥 مارمولک
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
انتخاب هایی که ما میکنیم
شخصیت واقعی ما رو مشخص میکنه
🎥 هریپاتر
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
همتا: من برم واسه جفتمون بهتره
کاوه: برو ! اگه تصمیمت اینه برو !
فقط بگو اینو از ته دلت میگی؟
همتا: از ترسم میگم !
نمیخوام آرامش زندگیت به هم بخوره...
کاوه: اگه بگم قبل تو هم آرامشی نداشتم چی؟!
📽 مانکن
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
در جهانی که زندگی میکنیم
کلمات بیشتر از گلوله ها آدم میکشن
📽 هیولا
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
آقو ۸۰ درصد تفریحات در مملکت ما ممنوعه
اون ۲۰ درصد هم که سرطان زاست
🕴آقای همساده
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
اگه نمیخوایش مثل مرد بگو نمیخوامت
دیگه میخوام ولی نمیشه چه کوفتیه؟
📽 ممنوعه
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
عاشق بزدل
عشق رو هم
ضایع میکنه
آقای قُباد دیوان سالار
📽 شهرزاد
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
حامد_پیمان معادی:
شما همیشه اون مدلی که دلت خواسته زندگی کردی
من و خیلیهای دیگه اون مدلی که مجبور بودیم زندگی کردیم
📽 قصهها
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
هرکس به زنی آسیب برسونه لایق زندگی نیست؛ چون زنها برای مهار طبیعتِ وحشی باید در کنار مردها باشن
🎥 Unforgiven | 1992
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
همه خودخواه و دروغگو شدن،
هر کسی هم واسه خودش یه توجیهی داره
🎥 Rashomon | 1950
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
هنر، مزرعه بلال نیست
که محصولش بهتر شود
از ستارههای آسمان هم یکی میشود کوکب درخشان؛ الباقی، سوسو میزنند
🎥 کمالالملک
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
مرگ موشی که تاریخ انقضاش گذشته، تاثیر بیشتری داره یا کمتر؟
🎥 Wild Tales
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
وقتی که یک نفر رو همیشه ببخشی
این فرصتو ازش میگیری که بفهمه هر اشتباهی یک تاوانی داره
👤 مهرانمدیری
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
به آدم دروغ میگویند
آدم دروغها را میبیند و به روی خودش نمیآورد
در واقع آنها را تحمل میکند
آنوقت فکر میکنند آدم احمق است، نمیفهمد
👤 آنتونچخوف
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
*و در آخر، دیالوگی بس ماندگار؛ از شیخ الشامورتی *
بچو ها بیااااید یه کلمه جددددید یاد گرفتیدم
لاکچری رو که بلد شدم
رل و کراشم بلد شدم
نوتلا هم فهمیدم
چند وقت پیشا هم شیو رو فهمیدم
*vakh_vakh* *vakh_vakh* *vakh_vakh* *righ_khand* *righ_khand* *shashom_rikht*
*ولی فقط اینجاش⬇️😂😂*
هر موقع میخوام برم ریشامو بزنم
تو خونه داد میزنیوم که
شب🌙و روزتون🌞خوش✋
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
مارتین لوتر کینگ، مبارز بزرگ آمریکایی درکتاب خاطراتش می نویسد
روزی در بدترين حالت روحی بودم
فشارها و سختى ها، جانم را به تنگ آورده بود
سر در گم و درمانده بودم. مستأصل و نگران، باحالتی غریب
و روحى بی جان و بى توان به زندگی خود ادامه می دادم
همسرم مرا ديد به من نگاه کرد و از من دور شد
چند دقيقه بعد با لباس سر تا پا سياه روی سکوى خانه نشست
دعا خواند و سوگوارى کرد
با تعجب پرسیدم
چرا سياه پوشیده ای؟ چرا سوگواری می کنی؟
همسرم گفت مگر نمی دانی او مرده است؟
پرسیدم چه کسی؟ همسرم گفت خدا...... خدا مرده است
باتعجب پرسیدم مگر خدا هم می میرد؟ این چه حرفی است که می زنی؟
همسرم گفت:رفتارامروزت به من گفت که خدا مرده ومن چقدرغصه دارم
حیف از آرزوهایم؛ اگرخدانمرده پس توچرااینقدرغمگین وناراحتی؟
او در ادامه می نویسد: در آن لحظه بود که به زانو در آمدم گریستم
راست می گفت گویا خدای درون دلم مرده بود
بلند شدم و براى ناامیدی ام از خدا طلب بخشش کردم
خدا هرگز نمى ميرد
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﻮیم
ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯼ؛ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ
ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻧﺞ ﺑﺒﺮﯼ؛ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﺭﻧﺞ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ
ﮐﻠﯿﺪ ﻟﺬﺕ ﻭ ﺭﻧﺞ ﺩﺳﺖ ﺗﻮﺳﺖ! قصد داشتم دست اتفاق را بگيرم
تا نيفتد ! اما امروز فهميدم که اتفاق خواهد افتاد
اين ما هستيم که نبايد با او بيفتيم
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم